جهت اطلاع

قولنامه های بنگاهی در محضر قضاوت هیچ گونه ارجحیتی نسبت به قولنامه های عادی ندارند(پس بی جهت هزینه بنگاهی پرداخت نکنیم)

تنها قولنامه ای که فقط با امضاع شهود معتبر هستن قولنامه های استیجاری میباشند پس در قولنامه اجاره املاک حضور شهود را جدی بگیریم

شروط ضمن عقد شروطی هستند که فراترازقواعد عقد(قرارداد)بنا به توافق طرفین درعقد تحریر میشوند وکاملا دارای وجاهت قانونی میباشند به شرطی که خارج از موازین اسلامی نباشندبنا بر این اقایون وخانومها هنگام جاری نمودن صیغه عقد علاوه بر شروط مندرج درصیغه نامه شروط دیگری هم میتوانند قید نمایند(جهت برقراری نظم بیشتر در شیوه زندگی مشترک) مبارک باشه ااینشالو

قدرت عشق

وعشق چه زیباست آنگاکه به معشوق میورزی اش چنان محو آن میشوی که نعره حسودان را نمیشنوی تا جایی که به خراش گونه ات برمی آیند غافل از اینکه گونه عاشق خراش بردار نیست.

نتیجه گیری بحث خواستگاری

چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرهای مورد توجه خود خواستگاری کنند؟این سؤال از سؤالات بسیار مهم و قابل توجه است و شاید برای بسیاری از دختر خانم ها از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. برخی معتقدند چرا فقط آقایان همیشه به خواستگاری دختر ها می روند؟ چه اشکالی دارد زمینه ای فراهم شود که در صورت مساعد بودن شرایط بعضی دختر خانم ها هم از آقایان مورد توجه و علاقه خود خواستگاری کنند؟
البته باید اذعان کرد که بسیاری از دخترها نیز چنین نمی اندیشند و دوست دارند شاهد آمد و شد خواستگاران متعدد باشند و از میان آنان، کسی را برگزینند که موجّه تر بوده ، از قابلیت همسری و بالاترین توان آرامشگری برخوردار باشد.

شایسته است در ارتباط با این سؤال اساسی، توجه علاقه مندان را به نکات زیر جلب نماییم:
به رغم مشابهت میان هوش و توانمندی های ذهنی دختران و پسران، تفاوت های موجود در خصیصه های زیستی و ویژگی های عاطفی دخترها و پسرها نشانگر شاکله ی خاص شخصیتی هر کدام از دو جنس است. دختر خانم ها در کنار وظیفه خطیر همسری و آرامشگری، از ارزشمندترین قابلیت انسانی یعنی توانایی مادر بودن نیز بهره مند هستند. قابلیت و شایستگی مادری، خود آمیزه ای از ویژگی های خاص زیستی و صفات برجسته عاطفی و احساسی است. از این رو ایفای بهینه نقش همسری و توفیق عهده دار شدن وظیفه بزرگ و سرنوشت ساز مادری از نشانه های شخصیت برتر و کمال وجودی زنان میباشد.

چنین تفاوت های بارز شخصیتی میان زن و مرد ، ضرورت بهره مندی فوق العاده زنان از احساسات لطیف و عواطف عمیق ، خود بستر پدیدآیی نگرش ها، رفتارها و نیازهای ویژه ای را در وجود آن ها فراهم می آورد. به همین دلیل است که زن ها به حمایت عاطفی، روانی و اجتماعی بیشتری نیاز دارند، زیرا هرچه پدیده ای ارزشمند تر باشد ، باید مورد حمایت و پشتیبانی بیشتری قرار گیرد.

این در حالی است که زنان عموماً دوست دارند همسرشان فردی باشد که شخصیت او جلوه گر اقتدار منطقی و عاطفی است. به عبارت دیگرنسبت به مردانی که از صفاتی همچون اعتماد به نفس، قدرت رهبری و مدیریت، شجاعت و حمایتگری بهره مند نیستند نظر مثبتی ندارند. مردان نیز غالباً دوست دارند همسرانشان منبع آرامش و شخصیت وجودی شان مملو از مهر و عطوفت،منطق و صبوری باشد.

تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.

خلاصه کلام آن که ساختار شخصیتی هریک از دو جنس زن و مرد به گونه ای است که هر کدام ویژگی های لازم را در مسیر تحول وجود و نیل به کمال شخصیت بی بدیل خود دارا هستند. تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.

بنابراین از یک نگاه ژرف ، برای زنان که وجودشان منبع احساسات، عطوفت و مهرطلبی و تمایل درونی اش مبتنی بر محبوب و معشوق بودن است و دوست دارد که بر دل و جان مرد حاکم باشد ، بسیار دشوار خواهد بود از مردی برای ازدواج خواستگاری کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ فرد دیگری برود. بطوریکه این امر با ویژگی های خاص شخصیتی او سازگار نیست.

بدیهی است برای یک مرد بیشتر قابل تحمل است که از دختری خواستگاری کند و پاسخ رد بشنود و بعد از مدتی از دختر دیگری خواستگاری کند و احتمالاً بازهم با جواب منفی مواجه شود تا این که سرانجام پاسخ مثبت دختر دیگری را برای ازدواج دریافت دارد.

هنگامی که آقایان به خواستگاری دختر ها می روند، آنها شنونده لفظ آری یا خیرخواهند بود و این دخترها هستند که با قدرت انتخاب برتر، گوینده ی واژه های آری و خیر می باشند.

هنگامی که آقایان به خواستگاری دختر ها می روند، آنها شنونده لفظ آری یا خیرخواهند بود و این دخترها هستند که با قدرت انتخاب برتر، گوینده ی واژه های آری و خیر می باشند.

پر واضح است که خواستگاری آقایان از خانم ها هرگز به معنای محدودیت آزادی و اختیار خانم ها در حق انتخاب همسر نیست. ازدواج دختر خانم ها همواره باید با آگاهی، اراده و اختیارشان همراه باشد و همه دخترها حق دارند از میان خواستگاران داوطلب ازدواج با آن ها، آن کس را که اصلح می دانند با آزادی کامل انتخاب کنند وهیچ گونه اجباری و تحمیلی در این ارتباط روا نیست.

از منظری دیگر به این مهم نگاه کنیم!
در جامعه امروز که هر روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود، حلقه های خویشاوندی گسسته تر می گردد، دایره شناخت های متقابل خانواده ها و بالطبع پسرها و دخترها محدودتر می شود و ارتباطات خانوادگی و آمد و شدهای فامیلی و همسایگی به حداقل می رسد، چه باید کرد؟

باید به روش ها و شیوه هایی اندیشید که ضمن تکریم شخصیت متعالی، حساس و لطیف دختر زمینه طرح نظریات و نگرش ها و اعلام آمادگی آنها برای پذیرش تقاضای ازدواج از طرف افراد واجد شرایط و مورد نظرشان( در صورت تقاضا و خواستگاری) به گونه ای که بایسته و شایسته است فراهم شود. این اندیشه و روش می تواند به فرایند "انتخاب" دختر ها که از حقوق فطری و طبیعی آنان است، معنا و مفهوم روشن تری ببخشد. به سخن دیگر در فرهنگ حاکم بر جامعه اسلامی ما مسأله خواستگاری دخترها از پسرهای مطلوب و واجد شرایط ازدواج می تواند به صورت غیر مستقیم (از طریق شخص سوم) و در زیباترین و شایسته ترین وجه و با حفظ کرامت، شأن والا و احترام به مراتب صداقت، پاکی و سلامت اخلاقی آنان انجام پذیرد.

به یقین در روش غیر مستقیم که در بستری از اخلاق، صداقت، اعتماد و اطمینان متقابل مورد استفاده قرار می گیرد، ضمن پاسداری از شخصیت ارزشمند دختران بیشترین مسؤولیت متوجه رابطین می باشد ، بطور مثال دختری یا خانواده دختر نگرش مثبت خود را درباره ویژگی های شخصیتی پسری که بطور نسبی او را می شناسند با فرد مورد اعتمادی در میان می گذارد این شخص ضمن بررسی کلیه جوانب امر در فرصتی مقتضی با پسر مورد نظر یا حتی خانواده وی ارتباط برقرار کرده نظر آنها را نسبت به زوجیت آن دو جویا می شود(به آنها اطلاع می دهد چنانچه مایل به ازدواج پسرشان باشند فلان دختر از کفایت و شایستگی های ارزشمندی برخوردار است) و در صورت موافقت دو طرف شرایط معارفه و شناخت متقابل بیشتر فراهم می شود.

به کلام دیگر، در دنیای امروز با توجه به پیچیدگی های خاص آن و محدودیت های موجود در ارتباط متقابل، ویژگی های شخصیتی جوانان و عدم برخورداری بسیاری از ایشان از مهارت های بایسته و شایسته اجتماعی در جهت گشایش فصل آشنایی به منظور شناخت متقابل و تمهید مقدمات امر ازدواج، علاوه بر شیوه مطلوب و پسندیده حاکم بر جامعه ما یعنی خواستگاری آقایان از خانم ها باید به روش و شیوه هایی اندیشید که هم تسهیل کننده امر ازدواج باشد تحت نظارت خانواده ها باشد و هم فرصت زوجیت جوانان واجد شرایط را بارور سازد

برگرفته از وب سایت حقوقدانان

نتیجه زندگی

نتیجه زندگی چیزهایی نیست که جمع میکنیم بلکه قلبهایی است که جذب میکنیم

سلام وتبریک به همه بچه هایی که سعادت نداشتیم تو جشن تولدشون شرکت کنیم عمرتان پایداروسرشار از لحضه های خوش زندگی

یادمون باشه زندگی بدون مشکل زیستن نیست بلکه با انگیزه زیستن  است انگیزه هاتان پرفروق باد....

صندلی داغ

سلام دایی جون
1.فکرشو می کردی یه روز با من و دوستام توی اینترنت هم کلام بشی و بیای روی صندلی داغ؟؟؟؟

سلام  عبارت صندلی داغ رو تو وب میدیدم ولی فکر نمی کردم اینقدر داغ باشه
2.خب بذار حالا که پاداده سوال فنی بپرسم...تا حالا چندبار عاشق شدی؟؟؟

دوبار عشق اولی بعد از امتحانات پایان ترم رفت دیگه بر نگشت دنبالش گشتم که پیداش کنم وقتی رفتم حراست دانشگاه شماره خونشونو بگیرم بهم گفتند پرواز کرده تو آسمونا نمیدونی چه حالی شدم واقعا خیلی بهم سخت گذشت عشق دومی هم که حسابی کار دستم داد......
3.راسته میگن عشق توی پسرا جاودانه؟؟؟؟

جاودانه بودن عشق منحصر به پسرها یا دختر ها نیست بستگی به شخصیت شخص داره البته این نظر منه
4.من ناسیونالیست تر هستم یا دشمنم؟؟؟

قضیه کرباسو سرو ته و این حرفا
5.ایراد وب ما چیه؟؟؟

احساس میکنم کسایی که روی پستاشون نظر نمیاد دلسرد میشن
6.عیب من؟؟

دایی تو زیادی دوست داری
7.شرق آباد؟؟

خاطرات دوره کودکی و مهربونیهای پدرو مادر
8.گمبان؟؟؟

شنا و تفریح های نو جوونی
9.ماهی گیری؟؟؟

خاطره های خوب مخصوصا اون باری که با آخرین طعمه یه ماهی چهار کیلویی گرفتم
10.سقف آرزوهات؟؟

همیشه سعی کرده محدود فکر نکنم
ادامه دارد...

جوابیه (نظری که تبدیل به پست نشد)

سلام خانوم فردوس سوالهاتون زیرکانه بود ‌‌إإإإإ
به طور کلی هر شخصی که رشد او (بلوغ عقلی)احراز گردد خودش میتواند در امور شخصی اش اتخاذ تصمیم نماید(رجوع شود به حقوق اشخاص و حمایت از محجورین)
حال اگر دختری به سن بلوغ رسیده باشد(منظور بلوغ رشد عقلی که در کشور ما 18 سال تمام  منظور گردیده)و بخواهد ازدواج نماید در صورت ممانعت پدر یا جد پدری میتواند به دادگاه مراجعه نموده ضمن کسب تکلیف ازدواج نماید.
اگر دختری بدون کسب اجازه ولی (پدر یا جد پدری)ازدواج نماید وپس از ازدواج ولی وی درخواست لغو صیغه ازدواج را بنماید بنا به نظر اکثر فقها درخواست وی پذیرفته نخواهد شد مگر اینکه شوهر دختر هم کفو او نباشد.ولی جهت ثبت ازدواج از طریق دادگاه صالحه باید اخذ دستور نماید.
بنا بر این دختر های رشیده جهت ازدواج نیاز مبرم به اذن ولی نخواهند داشت. جهت اطلاعات بیشتر مراجعه شود به ماده 1043 قانون مدنی اصلاحی سال 1370 .
سوال دوم
تا این زمان ما هیچ ماده قانونی نداشتیم که عمل خلافی برای یک شخص مباح وبرای شخص دیگری حرام باشد پس در نظر داشته باشیم هر عمل خلاف شرع صرف نظر از شخصیت عامل خلاف محسوب میشود فرقی نمی کند که عامل دختر باشد یا پسر اگر هم تفاوت قائل شده ایم این خودنمونه ای ازنگرشهای ضعیف ما انسانهاست
سوال سوم
در دین اسلام به خاطر حساسیتی که نسبت به پسر ودخترهایی که دارای بلوغ جنسی هستند به خاطر لغزشهای احتمالی روابط آنها بدون نظر مستقیم اولیا پذیرفته نیست بنابر این وقتی نگاه دختر وپسری به هم گره میخوره ودر این نگاهها بوی دوست داشتن بیادجهت یک زندگی مشترک باید اشخاص درنهایت حترام به والدین از همان قدم اول پدر ومادر را درجریان امور قرار دهند فرقی نمیکند که طرفین یکدیگر را در راهرو اتوبوس دیده باشند یا در خیابان ،دانشگاه ،در دنیای مجازی اینترنت یا هر جای دیگر اینکه فرمودیدیک پسر خودش میتونه آشنا بشه این اجازهای است که طرف مقابل به او داده است و گرنه تا من نوعی اجازه ندهم هیچکس حق ندارد درخصوص شخصیت من تحقیق نماید. اگر منظور شما نوع برخورد خانواده پسر است که نسبت به عمل خود آشنایی پسرعکس العمل خاصی نشان نمیدهند یا او را مورد سوال قرار نمیدهند باشد این نیز ضعف دیگری از فرهنگ امروزی ماست و گرنه خود آشنایی پسر ودختر با هم هیچ تفاوتی از نوع عمل ندارد.درخصوص نحوه شناخت نیز اگر خانواده ها در جریان امور باشند روابط تلفنی منعی ندارد وروابط خانوادگی طرفین به سهولت شناخت کمک بزرگی مینماید در این گونه موارد پسرهایی که صرفا جهت سوئ استفاده از احساسات طرف مقابل قدم پیش گذاشته اند و قلب آنها مریض است معمولا نسبت به اطلاع خانواده وروابط رسمی خانواده ها امتناع میکنند بنا بر این اطلاع رسانی به خانواده ازهمان گام اول سدی است برای جلو گیری از حتک حرمت خانمها(مشکل جامع امروز پسرها ودخترها در این است که میخواهند پس از رسیدن به نتیجه کامل بحث را مطرح نمایند که پی آمد آن همین سوالهایست که مطرح فرمودید)

تاریخچه شکنجه

[در حدود سال ۱۷۰۰ میلادی کشیش ها مراسم شکنجه مردی را که متهم به همجنس گرایی شده است را
قبل از اعدام وی نظارت و صحنه گردانی می‌کنند.

در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهم‌ترین وسایل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از حکومت‌ها و نظام‌های مختلف جامعه بشری بوده که هنوز هم این روش‌های قرون وسطائی در برخی کشورهای جهان ادامه دارد.

در دوران جمهوری رم، گواهی برده قبل از شکنجه ارزشی نداشت و آن برده ابتدا حتماً باید شکنجه میگشت تا در زیر شکنجه به واقعیت اعتراف کند و بعد ممکن بود از شهادتش در دادگاه استفاده شود.

پیامبران و افراد مورد احترام مذهبی مشهوری از جمله در دین مسیحیت عیسی مسیح، مریم مجدلیه و در دین اسلام سمیه دختر خباب اولین شهید اسلام/ مادر عمارو یاسر پسر عامردومین شهید اسلام/ پدر عماراز دیگر قربانیان شکنجه هستند.

در تاریخ ایران می‌توان از [[مزدک]]، [[مانی]]، [[بابک خرمدین]]، [[آقا محمد خان قاجار]]، [[محمد علی رجایی]] نام برد که در طول زندگیشان مورد شکنجه قرار گرفتند.

در طول تاریخ، فلاسفه و دانشمندان مشهوری از جمله [[ارسطو]]، [[گالیله]] و [[فرانسیس بیکن]] از مشهورترین قربانیان [[شکنجه دولتی]] هستند که توسط نظام‌های وقت و بعضا توتالیته مذهبی و در دادگاه‌های قرون وسطائی به زیر دستگاه شکنجه سپرده می‌شدند.

در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاه‌های تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری می‌شدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورت‌های بسیار غیر انسانی می گشتند.

نهایتا [[پاپ ژان پل دوم]]، با تایید جنایات کلیسا برای اولین بار در تاریخ [[کلیسای کاتولیک]] و با "اشتباه" نامیدن بیش از یکصد عمل اشتباه کلیسا در آن دوران از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی نمود.

مفاد بیانیه جهانی حقوق حیوانات

ماده ۱
:::تمامی حیوانات دارای حقوق مساوی برای زندگی کردن تحت عنوان تعادل زیستی هستند این حقوق مساوی، گونه‌های مختلف و خاصی را تحت الشعاع قرار نمی‌دهد.

* ماده ۲
:::به حق زندگی تمامی حیوانات باید احترام گذاشته شود.

* ماده ۳
:::۱- حیوانات نباید در معرض برخوردهای بد واعمال بیرحمانه قرار گیرند.

:::۲- اگر نیاز به کشتن حیوانی باشد این عمل باید آنی، بدون درد و بدون درک حیوان صورت گیرد.

:::۳- با جسد یک حیوان با شایستگی باید برخورد شود.

* ماده ۴
:::۱- حیوانات وحشی حق زندگی و تولید مثل آزادانه در محیط طبیعی زیستگاهشان را دارند.

:::۲- محرومیت طولانی مدت از آزادی برای حیوانات وحشی، شکار کردن و ماهی گرفتن تجربی به عنوان سرگرمی و نیز هرگونه استفاده از حیوانات وحشی به دلایلی که حیاتی نباشد مغایر با این حق بنیادی است.

* ماده ۵
:::۱- از هر حیوانی که به انسان وابسته‌است باید به شایستگی نگهداری و مراقبت گردد.

:::۲- حیوانات وابسته به انسان تحت هیچ شرایطی نباید بطور غیر منصفانه‌ای ترک و یا کشته شوند.

:::۳- هر گونه ازدیاد نسل واستفاده از حیوانات باید طبق احترام به ساختار ویژه فیزیولوژی و رفتاری آن گونه باشد.

:::۴- در نمایشگاهها، نمایشها و فیلمهایی که حیوانات در آن شرکت دارند باید منزلت آنها محترم شمرده شود و عاری از هرخشونتی باشد.

* ماده ۶
:::۱- هرگونه آزمایش زجرآوری برروی حیوانات چه بصورت فیزیکی و چه روحی تجاوز به حقوق حیوانات محسوب می‌گردد.

:::۲- روشهای جایگزین باید پیشرفته بوده و اصولی انجام گیرند.

* ماده ۷
:::هرگونه عمل غیر ضروری که باعث مرگ حیوانی گردد یا هرگونه تصمیمی که منجربه این عمل گردد جنایت علیه زندگی تلقی می‌گردد.

* ماده ۸
:::۱- هر گونه عمل مغایر با بقای گونه‌های حیوانات وحشی و یا هر گونه تصمیمی که منتهی به این امر گردد کشتار دسته جمعی تلقی می‌گردد.

:::۲- کشتار حیوانات وحشی، آلوده کردن و نابودی زیستگاهها یشان قتل عام محسوب می‌گردد.

* ماده ۹
:::۱- شرایط قانونی ویژه حیوانات و حقوق آنان توسط قانون مشخص می‌شود.

:::۲- محافظت و حفظ امنیت حیوانات بر عهده سازمانهای دولتی است.

* ماده ۱۰

::مراکز تربیتی و مدارس مکلف به آموزش مطالبی مبتنی بر احترام گذاشتن، مراعات و درک حیوانات از دوران طفولیت به شهروندان خود هستند.


بیانیه جهانی حقوق حیوانات رسما در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۷۸ در شورای مرکزی یونسکو در شهر اریس اعلان گردید.
مفاد این بیانیه توسط اتحادیه بین‌المللی حقوق حیوانات در سال ۱۹۸۹ مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال ۱۹۹۰ به رئیس مجمع عمومی یونسکو تسلیم گردید و در همان سال منتشر شد

چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرها خواستگاری کنند

سلام
گفتید گوشه گیر شدن: فکر کنم بتونم اینقدر باهاش دوست باشم که گوشه گیر نشه
2- اوج خوشحالی من وقتی هست که پسرم قدرت داشته باشه که عاشق شدنشو عنوان کنه
3- برای من فرقی نمیکنه کی خواستگاری کرده باشه من تجربه های زندگیمو در اختیارشون میذارم تا خودشون تصمیم بگیرن
4- گفته بودید که خانوم طعنه میشنوه من میگم شاید البته این بستگی به نوع تفکر فرد مقابل داره که چقدر همسرش براش ارزش داشته باشه وگرنه دختر هم میتونه بگه اگه من خواستگاریت نیومده بودم تو خونه بابات میموندی یا برای همیشه تنها بودی به هر حال نمک زندگی از هرطرف که باشه فرقی نمیکنه
5- گفتی پاشنه در من میگم چرا باید همیشه دخترا پشت در باشن و منتظر کنده شدنش اومدیم این انتظار نتیجه نداد .چرا دخترا باید اول انتخاب بشن تا بعد بتونن انتخاب کنن تا حالا به چهره برافروخته یک دختر فکر کردی وقتی فردی که لیاقتش رو نداره میره خواستگاریش .چرا دخترا باید تو چار دیواری باشن و منتظر قاصدک ولی پسرا در هر خونه ای رو که دوست داشتن بزنن چرا به قول شما عرف از روز اول اینقدر تک محوری فکر کرده شاید این فکر بعد از کنسل شدن زنده به گور کردن دخترا باشه ولی ما تو قرن 25 هستیم اندیشه ها هم که رو به رشد هستند.......
6-مورد 5 هم میزاریم خانوما جواب بدن
جواب سوال سوم هم غلط بود (یک نمره منفی)یوسف از روز اول که نمیدونست قرار پیامبربشه ولی عقایدش رو صریح عنوان میکرد ولی زلیخا درگیر غرور کاذب بود هم عشقش رو میخواست هم مقام ومکنت ولی هر دو را از دست داد (جریان طلاق و ازدواج بعدی در همان زمان در مصر رونق داشت)
نزول پله پله دین به نوعی تغییر عرف بود چون مردم آن زمان درک خوبی نداشتن خداوند زحمتش رو گردن پیامبراش گذاشت وبه اسم دینی دیگر گسترش یافت و از مردم خواست بهترین را انتخاب کنند (لا اکراه فی الدین.......) خداوند دارای کمال هست ولی میدانست تغییر رویه ها یک باره ممکن نیست پس تغییر عرف آسون نیست ولی باید از یه جایی شروع کرد .
خانوم فردوس هم حرف زیبایی زده بودن از احساست خانومها حرفتون قبول ولی اون احساس پایه یک احساس مادرانه است ودارای تقدسی خاص که حفظ حرمتش برای آقایون وخانمها واقعا واجب که در بارش باید فرهنگ سازی بشه تا هیچ کسی احساس زیبای مادرانه اش رو ارزون نفروشه وکسی هم جرات خدشه دار کردنشو نداشته باشه چون احساس مخدوش تو تربیت جامعه اثر منفی داره
راستی به این قضیه فکر کردین که دخترا بعد از همه دروغهایی که پسرا میگن از ترس اینکه نکنه خواستگار دیگه ای نیاد به خاطر جلب رضایت پسر دروغگو دروغ میگه بعد هم تنها دروغ دخترا تو ذهنها میمونه اگه دخترا میتونستن برن خواستگاری دیگه مجبور نبودن دروغ بگن اگه دروغی هم میگفتن اختیاری بود که جرمش هم مشخصه
هر عملی در حال اضطرار جرم حساب نمیشه یا اگر جرم تشخیص داده بشه دارای تخفیف هست

 

کوروش کبیر

اگر اعمال شما پاک ومنطبق برعدالت بودقدرت شما رونق خواهد یافت ولی اگر ظلم وستم روا داریدودر اجرای عدالت تسامح ورزیددیری نمی انجامدکه ارزش شما درنظر دیگران از بین خواهدرفت وخواروذلیل وذبون خواهید شد(کوروش کبیر)

چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرها خواستگاری کنند

با توجه به آزادی عقیده فکر اندیشه وآزادی عمل در صورتی که مضر به مصالح عام واشخاص نباشد چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرها خواستگاری کنند؟

سقوط ساغر

افتاد گر ساغری از دست و شکست

بیهوده مکن شکوه تو ای باده بدست

من درطلب یار غزلخوان بودم

این ساغر اگر شکست دلدار که هست

طوفان شود ارمیکده درهم ریزد

ار سقف شکست خدای این سقف که هست

ناز قدمت جمال رویت کافی است

بی ساغرو بی می اگر این جام شکست......

 

روز ازنو

روزازنو ورقی خاطره انگیز ازنو                                   

سخن یار غزل خوان دل لبریزازنو

دل بی قهروغضب در خطر خاموشی است 

سخن خوش ثمر جام دل انگیز ازنو

عشق سیمین تن وفرهادسخن سازکجاست

زوزه باد صباخیزو غم انگیز ازنو

عشوه ونازو خرام تن شیرین درجان

ناله زد باز دراین صبح تب انگیز ازنو

تب دل کی خبراز آتش دوزخ دارد

سفر پرخطر حادثه انگیز از نو

تقدیم به دوستایی که قابل دونستن ومنو تو جمع خودشون پذیرفتند