دوستی
الهی!
نسیمی دمید از باغ دوستی
دل را فدا کردم
بویی یافتیم از خزانه دوستی به پادشاهی بر سر عالم ندا کردیم..
برقی تافت از شرق حقیقت
آب و گل کم انگاشتیم
و در دو گیتی گذاشتیم
یک نظر کردی
در آن نظر بسوختیم و بگداختیم
بیفزای نظری و این سوخته را مرهم ساز و غرق شده را دریاب..
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۲/۲۶ ساعت 12:11 توسط ღferdowsღ
|