صندلی داغ این برنامه با حضور "خانم اسدی"
سوالهای آقا مجتبی گرانقدر:
م:های
ر:هایییییییییی
م: 1-از این که از فشار امتحانات بیرون اومدی چه حسی داری؟
ر: یه حسی دارم نمی دونم بگم نگم، میگمممممممم
دلم می خواد تو خونه نباشم و تا ترم بعد برم مسافرت
(یه جوری میگم ترم بعد انگار چند سال دیگست)
م: 2-وضعیت این ترم نسبت به ترم های قبل؟
ر: بهتر بود خودم هم راضی ترم خداروشکر
م: نظرتون در موارد
3-فردا(آینده)
ر: نقش یک روانشناس رو داره
خیلی امید ها رو تو دلمون زنده می کنه و بهتر بودن رو به یادمون میاره
م: 4-دیروز(گذشته)
نقش یه معلم رو داره
یه چیزی یادمون میده و فردا ازمون(ازمون، آزمون) می خواد
م: 5-امروز(حال)
صحنه ی نمایشه و ما مجری
م: 6-صفاشهر(البته چون صفاشهری هستید بدون تعصب جواب بدهید)
ر: همه چیش خوبه اما یه کوچولو چیزایی باعٍث شده یه کمبودایی داشته باشه
اما تاریخچش جالبه
م: 7-صندلی داغ
ر: ایده ی خوبی بود اما صندلی ای که واس من گذاشتین خیلی یخه
مثل صندلی بچه ها آتیش نداره
(باهاش راحت نیستم عوضش کنین یا دیگه جواب نمی دم)
م: 8-وبلاگ بچه ها و وبلاگ آموزشی
ر: وبلاگ بچه ها، جائیه که هر شب وسوسه می کنه آدمو تا به جمع بچه ها بیام
وبلاگ آموزشی: داره بهتر می شه
م: 9-وبلاگ خودتون
ر: خلوتگهه شبانه ی من
گاهی هم روزانه می شه، اینو گفتم که روزا هم بیاین پیشم، مجوز داره
م: 10-اوقات فراغت
ر: یه نصیحت از منه استاد:
تو اوقات فراغت بهترین لحظه ها رو واسه خودت بساز تا انرژی کافی واسه کارات داشته باشی
هر کاری که بهت می چسبه
جشن، مهمونی، با رفقات، با بهترینت، شادی، یه تفریح شاد یا یه گفتمان شیرین با بابا یا مامان
شور و لذت، بهترین خاطره ها و ............... که خودت می دونی دیگه
م: 11-دانشگاه
ر: باید هم خوش بگذره هم چیزی بارت بشه
م: 12-خانم راضی
ر: اسم این خانم گل رو میاری من همه هواسم پرتش می شه نمی تونم جواب بدما
جییییییگگگگگگگگگگگگگگللللللللل
م: 13-خانم سلیمانی
ر: پر شووووووووووووووووووووررررررررر
مممممییییییی خخخخخووووووووووووواااااااااممم
م: 14-آقای عابدینی
ر: زبون مثل نفسه واسش
خدا نگه داره واسش. الللللللللللللهههههههیییی
م: 15-آقای برزگر
ر: دارای قدرت تفکر و توانا در سخنرانی
خستا نباشن استاد
م: 16-آقای مرتضوی
ر: مظلوم نما و پر از شرم و حیا
از قدیم می گفتن" مظلوما مظلوم کشن"
م: 17-آقای نجفی
ر: حرفای باحالی می زنن، نه باحال حرف می زنن، خوشم میاد (نگفتم با حرفاش موافقما من از رپ دل نمی کنم)
والا ندیدیمشون که واس قیافشون هم نظر بدیم
راستی منم تو جبهشونم " جبهه ی سفید: برقراری صلح"
م: 18-آقای آقامیری
ر: فک کنم ندیدمشون، این روزا هم وب نمیان
به نظر دوست دارن فعال باشن
نگفتم فعاله " مواظب باشین کلاس نذاره یه موقع"
م: 19-آقای تنها
ر: طبق گفته ی خودشون هم ترمی هستیم
حالا خدا می دونه کدوم یکی از این پسرای بی حاله 87ی هستش
اما معلومه احساس داره
ولی آقای تنها از خر شیطون پیاده شو به حرمت هم کلاسی بودنمون خودتو معرفی کن
و گرنه مجبوریم شلیک کنیم (این تیکشو از فیلما یاد گرفتم)
م: 20-من
ر: شما هم یه مدیر فعال
به وب هم خیلی زحمت می کشی و ظاهر و باطنت یکیه (دلت صافه)
بابا مرسی داری
م: 21-خودتون
ر: من یه آدم آروم، یه دختر مهربون، یه خانومه متشخص (قابل توجه آقای عابدینی، می خوام حرصت بدم نا متعادل)
خلاصه خوبیهام زیاده همشو بگم تکراری می شه
در حد یه وبلاگه خودش، گناه دارین خسته می شین
م: 22-بهار
ر: نگو یاد تولدم افتادم
بچه ها یادتون باشه 14 اردیبهشت، تو گوشیهاتون ثبت کنین
م: 23-تابستان
ر: زیاد باهاش جور نیستم از گرمی هوا بدم میاد
م: 24-پاییز
ر: قشنگه مخصوصا بعضی محله ها
م: 25-زمستان
ر: با همه سردیش عشقمه
و سرماشو به جون می خرم
م: 26-برف و بارون
ر: قشنگترین خلقتای خدا
لذت می برم و دلم بهشون تنگ می شه شدید
م: 27-هوای آفتابی
ر: تو زمستون می چسبه و تو تابستون حالت بد می شه ویییییییییییییییییی
م: 28-هوای لبری
ر: اول لبری نه و ابری، اشکال نداره فهمیدم اشتباه تایپی بوده (نمی خواد عذر بخوای)
خوشش میاد آدمارو منتظر بذاره و به نگاهشون بخنده
م: 29-ایران
ر: سرزمین آریاییهای من، آن مادر مقدس من، دست کسانی افتاده ست که دیگر به کورش و داریوش آن ارج نمی نهند
و ما کودکان ایران باید نگهبانش باشیم
و این تاسف بار است که افرادی با اسم یک ایرانی، گردنبند فروهر ما را به سخره می گیرند
م: 30-جهان امروز ، دیروز ، فردا
ر: یوزپلنگ، لاک پشت، بز کوهی و شاید یه چیزی که تا حالا نبوده
م: و همچنین میزان علاقه به
م: 31-تلویزیون
ر: تفریبا یک اپسیلون، اونم اگر خدایی نکرده روشن بود و صبحی دیگر از شبکه آموزش پخش می شد
بیشتر رادیو می گوشم
م: 23-فوتبال
ر: کم، اگه دنبال کنم بازی های تیم ملی و جام جهانی رو و گر نه .... شاید فقط نتیجه رو بپرسم
م: 33-سریال
ر: خیلی کم، آخه حوصله ی آدم رو سر می بره
پس وقتمو واسه سریال تلف نمی کنم
م: 34-اخبار
ر: اگه یه گوینده ی خوب داشته باشه، شاید ببینم
م: 35-برنامه کودک
ر: فعلا یعنی همون عمو پورنگ و گاهی عمو مهربان که گه گاه می بینم
م: 36-اینترنت
ر: ارتباطات و به زبون خودمونی "زندگی" پس شدید می خوامش
م: 37-کتاب علمی
ر: اگه اونی که می خوام باشه، نظرمو جلب می کنه
م: 38-کتابل غیر علمی(تفریحی)
ر: واسه چشمها تنوع محسوب می شه پس لازمه و دوست دارم
م: 39-شعر
ر: آهنگ هستی و حس خوبیه و یعنی دنیای من
م: 40-نویسندگی
ر: بخشی از زندگیمه و راحت ترین کاره و هر چه می خواهد دل تنگم میگم
م: و همچنین
41-شهر مورد نظر؟
ر: از چه لحاظ؟ واسه چی؟؟
اصفهان در بعضی موارد خوبه
م: 42-ماشین مورد نظر؟
ر: از ماشین های فست بک خوشم میاد و از شاسی بلند متنفرم
م: 43-گوشی موبایل مورد نظر؟
ر: یه چیزی تو مایه های
lg cd880 mini, lg optimus z, LG BL40 New Chocolate
: و سوالات پایانی
44-در ایام امتحانات چقدر درس می خوندید؟
ر: از امتحان حرف نزن تو رو خدا، حالا به خاطر تو
شبها خیلی بیشتر از روزها می خوندم (منظورت مقدار بود دیگه)
م: 45-قبل امتحانات؟
ر: بسیار بسیار اندک تقریبا برابر با واژه ی محترم هیچی
م: 46-میزان استرس در امتحانات؟
ر: 1ی 2ساعت مونده به امتحان دلم هورررری میریزه
اما دوباره مثل میکس فیلم به حالت اول بر می گرده
دل ماست دیگه نوسان داره چیکارش کنیم
م: 47-اولین آشنایی با وبلاگ بچه ها؟
ر: فک کنم آدرسشو از برد برداشتم و اومدم دیدم جاییه که می تونه جو خوبی بین بچه ها برقرار کنه
که خدای را سپاس برقرار کرد
م: 48-اولین پست؟
ر: سلام و تبریک بود که در تاریخ 1.1.89 گذاشتم و با یه شعر شروع شده بود
م: 49-سوال همگانی:اولین باری که از کامپیوتر لذت بردید؟
ر: وقتی کانکت شدم و صفحه ی یاهو بالا اومد
خییییییییییللللللییییی ذوق کردم
م: و در آخر
50-آیا به تمام سوالات من پاسخ میدهید؟
ر: دیدی که دادم، جایزه میدیم؟جایزم میدی؟( یک سوال در دو حالت گفتاری)
م: ببخشید دیگه هیچی یادم نمیاد
چون دیدم امتحانات تموم شده این قدر سوال کردم
ممنون
ر: ای ول به این ذهن، می دونستی یه طراح سوال خوبی هستی واس کنکور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سوالهای آقای تنهای خوب:
ت: 1.فکر میکنید تا ترم چند دانشگاهتون تموم بشه؟
ر: 8
ت: 2.دوست داشتید دانشگاه کجا قبول بشید؟
ر: دوست داشتم هر جایی به جز اینجا
اصلا فکر اینجا نبودم
ت: 3.بازی ایران و کره چی میشه؟
ر: حالا که مشخص شد اما من نوشته بودم کره می بره(نگی دروغ می گم)
ت: 4.توی تنهایی هاتون کدوم آهنگ رو گوش میدید؟
ر: آهنگ خاصی نیست که بگم
هر چی اون لحظه بهم بچسبه
گاهی از رضا صادقی، گاهی از شکیرا، گاهی از آوریل لاویگنه
گاهی تهی و ... (همه سبک و تقریبا از همه خواننده ها)....جدیدنا آهنگ مبارک باشه از آرمین 2ای اف ام
ت: 5.کمک فنر ماشین بیگلی بیگلی چی بود که گوریل انگوری روش مینشست؟
ر: این سوال رو خودم 100 بار نصفه شب از بقیه پرسیدم کسی بلد نبود و فقط فحشم می دادند
یه بارم به صبحی دیگر اس دادم و پرسیدم اما نیما هم گفت نمی دونم
ت: 6.کجا گیر میاد؟(کمک فنر ماشین بیگلی بیگلی)
ر: نمی دونستن چیه حالا از کجا بدونیم که کجا گیر میاد
ت: 7.تا حالا از پست یا نظر کسی ناراحت شدید؟
ر: نه ناراحت نشدم اما از نظر نذاشتنشون ناراحت شدم
ت: 8.دیگه چیزی یادم نمیاد.فکرامو کردم بقیش رو میپرسم!!!
چشم فکراتو زود رو کاغذ بیار تا یادت نرفته
من در خدمتم
سوالهای آقا امین درس خون:
"خواستم همشو جواب بدم حرفی نمونه"
ا: من غلو کردم که متعادلم؟؟؟؟
آره غلو می کنی چند بار بگم(هر کاری کنی من حرف خودمو می زنم)
ا: خودایی من نیستم؟؟
ر: متعادل؟؟ آره هستی ولی هر وقت تو ترازو میری راست وای نمیسه
من چیکار کنم خب
ا: آخه آدم نصف شب یکیو از خواب بیدار میکنه احوالپرسی کنه ؟؟؟
ر: چرا که نه!!! اما اگه منظورت منم، می گم من که یادم نمیاد
این همه دروغ نگو پینو کیو
سوالهای زهرا خانم جیگر:
ز: سلام خانوم گلم چطوری؟؟؟؟
ر: سلللللام....همه چی آرومه ............. من چقدر خوشحالم
ز: اینم سوالای من
1.صندلی که برات انتخاب کردن راحته ؟خوش میگذره؟؟؟؟
ر: در موردش گفتم کاش زودی عوضش می کردن
دیگه طاقت ندارم
ز: 2.من بهترین دوستت هستم؟؟(اگه بگی نه می دونم چیکارت کنم)
ر: نههههههههههه
ها ها ها ها ها ها ها
حالا می خوای چیکالم کنی؟؟؟؟؟ اصلا دلت می یاد دخمل به این گلی؟؟؟
ز: 3.کی به تو رای داد که مهمون این هفته ی صندلی داغ بشی؟؟
ر: خودتتتتتتتتتتتتت...
ز: 4.کجا به دنیا اومدی؟ چرا؟
ر: همین جا
چه می دونم حتما جا قحط بوده دیگه
ز: 5.دوستات رو خودت انتخاب می کنی یا به خاطر مسائل دیگه دوست شدی و چاره ای نبوده؟
ر: تقریبا همین طور بوده اما از داشتن بعضی هاشون خیلی خوشحالم
یکی از اونا هم تویی (نیشتو ببند زشته)
ز: 6.چیو خیلی دوست داری؟(چیزی نه کسی)
ر: چشمامو و مدادمو
ز: 7.بچه بودی از اون پاکن های دو رنگه ی قرمز و آبی داشتی؟
ر: آره اما هیچ وقت درست پاک نمی کرد
دیگه نخریدم
ز: 8.خوش خطی؟
ر: خوش خط نه اما بد خط هم نه
ز: 9.اسم یه مرد سیاستمدار رو بگو
ر: چرچیل و امین عابدینی
چرچیل فقط شنیدم سیاستمداره و چیزی هم ازش نمی دونم
اما امین عابدینی رو مطمئنیییییییییم
ز: 10.شیطون ترین دوستت؟
ر: یه بنده خدایی
ز: 11.؟=2+2
ر: فک کنم می شه 7
ز: 12.اسم خواهرت چی بود؟
ر: مریم اما بهت نگفته بودم
ز: 13.برادرت چی؟(خب یادم رفته چیکار کنم)
ر: کدومش رو بگم؟؟ دروغگو من اسم اونارو هم نگفتم
ز: 14.سیستم عاملت چیه؟
ر: 7
ز: 15.خودت نصب کردی؟
ر: نه
ز: 16.در زمینه هنر چیکاره ای؟هنرهای هر انگشتت روبگو لذت ببریم؟
خدمتتون عارضم که
انگشت کوچیکه دست چپم، کار پیچ گوشتی رو انجام می ده
انگشت بعدی رو نگه داشتم واسه روز مبادا، زیاد اذیتش نمی کنم
همشو بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقت می بره هاااا
انگشت اشاره دست چپم وقتی دست راستم مشغول موسه تایپ می کنه
انگشت اشاره دست راستم موس رو حرکت می ده
.
الی آخر
لذت بردی؟؟؟؟؟؟؟؟
اما خارج از خوشی عاشق هنرم در کل
و هنرمند هارو می پرستم به خدا کافر نیستم
از نقاشی گرفته تا کارهای گرافیکی با کامپیوتر
موسیقی و نویسندگی
کلیپ ساختن و عکاسی
اما بیشتر از همه عکاسی کار می کنم
ز: 17.اگه یه روزی خواستم کادو بهت بدم چی بدم؟(بدون تعارف)
ر: من تعارف معارف حالیم نیس....دیوان حافظ
ز: 18.اگه خواستی به من کادو بدی که می دونم نمیدی باخودم مشورت کن.خوب؟؟؟؟؟؟؟
ر: من که نمی دم اما به روی چشم، حتما یادم می مونه
ز: 19.متولد چه ماهی هستی؟
ر: گفتم اردیبهشت
ز: 20.الآنم برنامه کودک میبینی؟؟؟؟کدوم روبیشتر دوست داری؟
ر: زیاد نه اما سالی یه بار همون عمو پورنگ و عمو مهربان
ز: 21.میدونستی دارن کارتون های دوران بچگیمون رو دوباره نشون میدن؟خوب بدون.
ر: نه نمی دونستم خوب شد گفتی
ز: 22.راستی خونتون همون مدل قبله؟چندتا اتاق داشت؟میخام همه فکر کنن ما اومدیم خونتون.آبرو داری واین حرفا()قابل نداره
ر: حالا میارمت خودت بشمار اتاقاشو آبرو ریز، بی معرفت، لوس ...
ز: 23.چی شادت میکنه؟
ر: شادی
ز: 24.چرا هر5نفرتون اومدید این دانشگاه؟
ر: از بس درس خون بودیم عهد بستیم تا تهش با هم باشیم
ز: 25.عشق
ر: فراتر از زمین و زمینی هاست
ز: 26.مادر؟
ر: ته دلش یه نمایشگاه دیدنیه
ز: 27.پدر؟
ر: یه دوست که عشقشو با چشمات می بینی
ز: 28.درس
ر: کمک می کنه به موفقیتت
ز: 29.زندگی؟
ر: راه شن و ماسه ای گاهی هم صخره داره
ز: 30.ما.؟همه ی ما(من.تو.وبقیه دوستای مشترکمون......................
ر: خیلی بی حالیم قبول داری؟؟؟؟؟؟؟
مخصوصا من و تو
ز: 31.حس کردی بعضی از سوالا آشناس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟()اگه آره .باور کن توهم زدی!!!نگی کجا دیدیشونا؟؟بذار راز بمونه؟؟؟
تا نگه کردم به راز پی بردم اما تو مرام ما پنهون کاری نیست
باید بقیه هم بدونن
اینا سوالای خودم بود که از زهرا جون پرسیدم و گذاشت بعدا جواب بده که نداد
حالا بعضی هاشو یه کوچولو تغییر داده از خودم پرسیده
می گم بی حالیم نگو نه
حوصلت نشد سوال طرح کنی زرنگ
باششششه اینم بمونه
ز: 32.تاحالا کسی رو رنجوندی؟
ر: آره
ز: 33.از کسی ناراحت شدی؟کی؟(نگی من)
ر: آره . از تو
نه شوخی کردم اما ناراحت شدم
ز: 34.بخشیدیش؟
ر: نه اصلا
ز: 35.تا چقدر جا برای بخشش داری؟
ر: تا جایی که بشه بخشید
آخه هر چیزی حدی داره
اما باید سعی کرد بخشید همیشه
خداوند همه چیز را بهتر می داند
ز: عزیزم دوست دارم.
ر: من بیشتررررررر
سوالهای نجمه جونم:
ن: سوالای من از دوست خوبم خانم اسدی ببخش سوالام یکم تند و تیز عزیز
ر: خیلی سوالای فلفلی پرسیدن اینا رو هم می جوابیم
ن: 1-تاریخ تولد
ر: فک کنم دیگه همه حفظ شدند
14.2.69
ن: 2-تا حالا عاشق شدی نظرت درباره عشق و دوست پسر؟
به معنای واقعی عاشق نشدم از این لحاظ که تو می گی
دوست پسر باید چیزی در حد همون دوست دختر (واسه دختر) باشه
فقط جنسشون فرق می کنه
و الان همه ما در این وب دوست هستیم
دوست دختر و دوست پسر
عشق تو این رابطه ها هرگز نخواهد گنجید
و ما همدیگرو دوست داریم و واسه هم ارزش قائلیم
ن: 3-دوست داشتی پسر باشی یا دختر؟
ر: دختر خوبه پسر هم خوبه
اما گاهی دلم می خواد پسر بودم اما در کل دختر یه چیز دیگست
قربون خودمون مگه نه؟؟؟؟
ن: 4-شیطونی؟یکی از شیطنتهاتو تعریف کن
ر: زیاد نه
من همش یه کم شیطونم
همیشه شیطنتمو رو نمی کنم
ن: 5-اگه 3روز دیگه قرار باشه بمیری چیکار میکنی؟
ر: میرم به بهترین دوستام سر می زنم
و میگم چقدر دوسشون داشتم
و نصیحت می کنم تا هستند به هم عشق بورزند
و گرنه تاج گلی که بعدا بر سر مزار میارن بی ارزش تر از شاخه گلی ست که تا هستند به هم تقدیم می کنند
ن: 6-از چه خصوصیات خودت بدت میاد؟
ر: واقعا به فکر انداختیما شیطون
ن: 7-از بچه های وب از دستنوشته های کی خوشت میاد؟
ر: شخص خاصی نیست، هر کدوم ویژگی هایی دارند که با هم عالی می شه
می خوای بگم تو، نمی گم
ن: 8-یکی از کتابای رو که دوست داری ؟
ر: دانشگاه یا ...؟؟
در هر حال زیاد دور و برم کتاب دیده نمی شه
ن: 9-یه شاعرو یه خواننده مورد علاقه؟
ر: معمولا از شعر ها و آهنگ ها انتخاب می کنم
و یک خواننده و شاعر رو نمی تونم اسم ببرم
اما ""تقریبا"" می شه گفت
شاعر: ""حافظ""، مونا برزویی، وحید کشاورز و ....
خواننده: یاس، رضا صادقی، کامران و هومن، سلنا و ...
ن: 10-اگه این رشته رو نخونده بودی چی میخوندی؟
ر: مهندسی صنایع (تحلیل و طراحی سیستمها)
ن: 11-از اساتید دوست داشتی جای کی باشی با دلیل؟
ر: هیچ کدوم
همیشه دوست دارم خودم باشم
اصلا هم از استاد دانشگاه بودن خوشم نمیاد
ن: 12-از بچه های وب دلت میخواد حال کی رو بگیری؟
ر: همه اینایی که الان هستن و پست می ذارن
خیلی دلم می خواد، آخر هم حالتون رو می گیرم
منتظر باشین
ن: 13-دوست داری طرفت چه جوری باشه؟
ر: کدوم طرف؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ن: 14-نظرت درباره زندگی و مرگ؟
ر:دوست دارم تمام توان خود را در زندگی کردن صرف کنم تا به بهترین شکل زندگی کنم
دوست دارم خداوند طوری که می خواهم بمیرانتم
در شبی در خواب و آرام
ن: 15-مسخره ترین کاری که کردی؟
ر: نمی تونم بگم اما هر وقت یادم می افته خیلی می خندم
پیش خودم می گم اون لحظه چم شده بود واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ن: 16-اگه یکی رو دوست داشته باشی دوست نداشته باشه چیکار میکنی وبلعکسش؟
ر: اگه کسیو دوست داشته باشم اما اون منو نخواد، هیچ وقت مجبورش نمی کنم دوستم داشته باشه
چون اون موقع مجبوره ابراز علاقه کنه به دروغ
اما ازش می خوام اگه دوست داره با هم بریم بیرون(ازم که متنفر نیست فقط دوستم نداره)
ولی وقتی کسی منو بخواد اما من دوسش نداشته باشم سعی می کنم از من زده شه و به من فکر نکنه
شاید کار درستی نیس اما می دونم از ذهنش بیرون می رم
ن: 17-قصد ازدواج داری؟
ر: چطور مگه؟؟؟
ن: 18-یه حرف دل ؟
ر: به یکدیگر عشق بورزید که دنیا منتظر اشک شماست تا حالتان را بگیرد
ن: 19-یه کاری رو که دوست داشتی بکنی اما نتونستی؟
ر: یکی اینکه برم نوازندگی ویولن یاد بگیرم و یکی دیگه هم دوچرخه سواری بانوان رو اینجا راه باندازم
ن: 20-صندلیت داغ شده یا ادامه بدم؟
ر: دارم می سوزم آخخخخخ
اما در پیشگاه دوستان حاضرم بسوزم
ن: 21-از کارتون های بچگی کدومو دوست داری؟
ر: ماسک و کارگاه گجت
ن: 22-یه آرزو؟
ر: هیچ وقت ناسلامتی مادر و پدرم را نبینم که خدایم را سپاس تا حالا ندیدم
ن: 23-خونه داریت چطوره کدبانوی یا نه؟چند بار غذا سوزوندی؟
ر: فقط با آشپزخونه زیاد اخت نیستم
کاش گفته بودی چند بار غذا نسوزوندی
همیشه می سوزه
آب کتری خشک می شه
برنج تو آب له می شه و ......
ن: 24-به نظرت باید آقایون تو خونه کار کنند ؟
ر: آره حتما
تو خانه باباشون که فک نکنم کار کنند
اما خونه بخت حتما
من که طرفم باید آشپزی هم بکنه
ن: 25-یه خصوصیت بد خانومها یه خصوصیت بد آقایون؟
ر: خانومها: اینکه عاشق توانائیهای یک مرد می شن
آقایون: اینکه اگه یه جایی موفق بشن یادشون می ره کی پشتشون وایساده بود
ن: 26-پرسپولیسی هستی یا استقلالی؟از اون ور آبیها چی؟
ر: پرسپولیسی به دلایل ناگفتنی...هنوز انتخاب نکردم
ن: 27- دوست داشتی تو کدوم دوره باشی؟
ر: دوره ای که خوشبختی دیگران اولین آرزوی هر کس باشد
و صدمه دیدن هم نوع، مرا نگران کند
ن: 28-ازچه درسی خوشت میاد از چه درسی بدت میاد ؟و همینطور استاد؟
ر: به شبکه علاقه دارم و از فارسی و اخلاق و ... بدم میاد
ما ارادت خاصی به تموم استاد هام داریم
و خدا نکنه بدم بیاد ازشون منظورمو که متوجه شدین
ن: 29-بالاترین نمره وکمترین نمره؟
ر: بالاترین 20 و کمترین 4.5
ن: و اما سوال آخر دوست دارم همه جواب بدن این سوالو
30-چرا وقتی ها میکنیم گرمه وقتی فوت میکنیم سرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ر: هم ها و هم فوت من گرمه............. تو هم فک می کنی سرده که کاملا در اشتباهی عزیزم
سوالهای آقا ی محمد امین سخنور:
م.ا: درود
ر: درررررود
م.ا: 1- حال شما خوب است سلامتید ایشالاه؟
ر: وری اکسلنت
خوبم و سلامت
همه چیز روبه راه و بر وفق مراد است و خوب
م.ا: 2- خوب چه خبر ؟
ر: از چی ؟؟؟؟؟ از کی ؟؟؟؟؟؟ از کجا؟؟؟؟
م.ا: 3- بزگترین آرزوتون چیه ؟ (دنیوی)
ر: ذکر کردم
م.ا: 4- توی دسته چکتون (اگه ندارید فرض کنید دارید) چه مبلقی رو میتونید برا یه سال دیگه بنویسید؟ (خطر پذیری)
ر: 200میلیون، ببخشید یه کم کمه
م.ا: 5- چه ساعاتی از روز شعر مینویسید ؟
ر: هیچ وقت....همیشه شبها و معمولا از 10 تا 3
م.ا: 6- شما هم مثل خیلی ها اول قافیه میچینید و بعد وسطش رو پر میکنید ؟
ر: من هر چی داره از ذهنم تراوش می کنه می نویسم و بعد اگه لازم بود فقط جای کلمه ها رو عوض می کنم
البته تو شعر رپ مجبورم رو قافیش خیلی کار کنم اما در کل به قول ملک الشعرای بهار " یک شاعر، شاعر متولد می شه"
م.ا: 7- اگه نمیترسیدید چه کار میکردید؟
ر: از چی؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه نمی ترسیدم با جن ها رابطه برقرار می کردم(یادتونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)
م.ا: 8- اگه مسئولیت یه بخش از دانشگاه رو برا یه روز بهتون میدادن کدوم بخش رو انتخاب میکردید ؟
ر: بسیج و بعدش همتون متعجب می شدین از کارایی که من اون روز انجام دادم
م.ا: 9- نظرتون در مورد این که میگن "یکی یه دونه یا خله یا دیوونه " چیه ؟ (من و مصطفی و رئوف)
ر: الحق که راست می گن
م.ا: 10- من خلم ؟ واقعا ؟
ر: آره مگه باور نداری ؟؟؟؟؟؟؟
م.ا: 11- از چه فیلم هایی خوشتون میاد ؟
ر: ترسناک و جنایی
م.ا: 12- میدونستید نوشته هاتون به ظاهرتون نمیاد ؟
ر: نه نمی دونستم
می شه بیشتر توضیح بدین؟؟؟ دوست دارم بدونم
م.ا: 13- چرا دوستتون رو به وب دعوت نمیکنید ؟
ر: کدوم دوستم؟؟؟؟؟؟؟
یکی از دوستامو دعوت کردم چند بار اما نیومد
شاید منظورتون همونه، سعی می کنم این دفعه دیگه بکشونمش به این جمع صمیمانه
م.ا: 14- و در آخر یه تعریف از زندگی ؟ (همه ی زندگی)
ر: یه بار تعریف کردم اما حالا یه تعریف دیگه هم میگم
زندگی موسیقی ایست که فقط خود خودت با دستهات می نوازی با هر آلتی که بخوای
م.ا: موفق باشید
ر: چشم موفق می باشیم
آقای برزگر قشنگ آرزو کن، دستور نده
سوالهای آقای رئوف مهربان:
ر.ن: 1.خوبین؟ واقعا ؟
ر: آره واقعا خوبم باورت نمی شه؟؟
چشم حسود کور
ر.ن: 2.چرا کامپیوتر؟
ر: چون صنایع نرفتم
ر.ن: 3.پول؟
ر: آررررره
شرط لازمه اما کافی نیست
ر.ن: 4.صفاشهر واقعا صفاشهره؟
ر: سعی می کنه
ر.ن: 5.اگه پسر بودی؟
ر: روابط بین بچه های دانشگاه این نبود
ر.ن: 6. پسرا با حالترن یا دخترا؟
ر: بعضی پسرا و بعضی دخترا
ولی بعضی رفتار دخترا حرص آدمو در میاره و همین طور پسرا
ر.ن: 7.شغل،شهر،تیم،بازیگر،خواننده و کشور مورد علاقه؟
ر: مدیر و طراح شبکه های کامپیوتری ، مهدی پاکدل و هنوز نرفتم که انتخاب کنم اما تقریبا مصر و ایتالیا
ر.ن: 8. نظرتون راجع به بچه های وبلاگ؟ بی رودربایستی.
ر: پسرای وب:بعضی نظراتی که همشون موافقن، یه خورده غیر قابل تحمله
دخترای وب: محترم و دوست داشتنیییییییییی
ر.ن: 9.بزرگترین عیبی که تا حالا از من دیدین؟
ر: هنوز عیبی ندیدم که بخوام بزرگتریشو بگم
ما که زیاد آشنا نشدیم
خیلی دوست داری عیبتو بگم؟؟؟؟
هر وقت عیبی ازت دیدم فوری تذکر می دم، قبوله؟؟؟؟؟؟؟
سوالهای آقا محمد کنجکاو:
م.م: سلام خانم اسدی !!!خوبید؟؟؟ اینم سوالات من. از پرسیدن هیچ کدوم از سوالام قصد و منظوری ندارم فقط سواله،همین!!!!
ر: سلام آره گفتم خیلی خوبم. اکی باشه
م.م: سوالات مربوط به صفاشهر و صفاشهریا:
1.به نظرتون چرا خرمی و ده بیدمتحد نمیشن؟
ر: چون یکی مثل تو هی به یادشون میاره
م.م: 2.دلیل اختلافشون چیه؟؟
ر: مگه اختلاف دارن؟؟؟ چی؟؟؟؟ کی؟؟؟؟ کو؟؟؟؟ کجا؟؟؟؟
م.م: 3.نظرتون در مورد ده بیدی ها؟؟؟
ر: دهبید کجاست؟؟؟
م.م: 4.به نظرتون میشه اتحادی که تو خرمی ایجاد شد واسه انتخابات شورا باز هم ادامه پیدا میکنه؟
ر: !!!!!!!
م.م: 5.شما جای خونواده ما بودید ده بید رو واسه زندگی انتخاب میکردید یا خرمی؟؟
ر: هر جا که عشقم می کشید
م.م: 6.سوغات صفاشهر؟؟و سوغات خرمی!!!!؟؟؟؟
ر: سوالتون اشتباه نیست؟؟
م.م: 7.به نظرتون خرمی و ده بید بالاخره متحد میشن؟
کی گفته نیستن؟؟؟؟ نکنه تو ؟؟؟
م.م: 8.میگن صفاشهر تبعیدگاه بوده .راسته؟؟
ر: اول بگو از کی پرسیدی؟؟؟ منبع اطلاعاتت کی بوده؟؟؟
م.م: 9.با خرمی و ده بید یه جمله بنویسید.
ر: صفاشهر دارای دو ناحیه بوده، ناحیه 1 و 2
م.م: 10.چند تا کلمه ترکی و ترجمش بگید که جالب باشه و واسه ما تازگی داشته باشه!!!!
ر:
م.م: درادامه چند تا سوال دیگه:11.وقتی کوچیک بودین آرزو داشتین چیکاره بشید؟؟؟
ر: من کم حوصله نبودم گفتم بذار یه کم درس بخونیم بعد تصمیم بگیریم
گاهی دوست داشتم پرستاری باشم که ""فقط"" تو راهرو بیمارستان راه می ره
با لباس اتو کرده سفید اما حالا خون می بینم رنگم زرد می شه
واسه همین رو آرزوهای بچگی اعتباری نی
م.م: 12.گفتید که شعر میگید بهترین شعری که گفتید؟؟؟؟
ر: همه شعرامو دوست دارم
اما از اونهایی که ریتم پاپ دارند: بهانه، حسرت، رویا و زمستون من، رو بیشتر دوست دارم
و از اونهایی که ریتم رپ دارند: لاو، دیس لاو و دو تا دیگه هم که یکیش زندگیناممه و دیگری اسمش سرگذشت عشق من هست رو بیشتر می پسندم
م.م: 13.بزرگترین آرزوت؟؟
ر: تو سوالای قبلی جوابیدم
م.م: 14.نظرتون در مورد بحثای وبلاگ؟؟؟
ر: جدیدا بهتر شده، دوست دارم بهترتر شه
م.م: 15.آدم مثبتی هستید؟؟
ر: تا اینکه مثبت از نظر شما چی باشه
م.م: 16.دوست دارید چند سال زنده بمونید؟؟
ر: 50 سال زندگی کنم یعنی 30 سال دیگه
م.م: 17.هرچندوقت قرآن میخونید؟؟با ترجمش میخونید؟؟
ر: وقتی دلتنگم و سردرگم...معمولا هنگام نماز مغرب و عشا
هر وقت بخونم آره با معنی می خونم
م.م: 18.تا حالا دعاها رو بامعنیش خوندید؟؟؟
ر: آره همیشه. گاهی "فقط" معنیشو می خونم
م.م: 19.خدا رو چقدر دوست دارید؟؟؟
ر: فکرش دیوونم می کنه
م.م: 20.طولانی ترین صحبتتون با خدا چقدر طول کشید؟؟؟
ر: 2-3 ساعت نوشتم و بعدش تو ذهنم باهاش حرفیدم
م.م: 21.عمو پورنگ هم نگاه میکنید؟؟؟فیتیله چی؟؟؟
ر: یه ذره عمو پورنگ
م.م: 22.حجاب مصونیت یا محدودیت؟؟؟منظورم اینه حجاب خوبه یا بده؟؟
ر: خوبه در حد نرمال
آقای مرتضوی بردیمون تو معنویاتا
م.م: 23.نظرتون در مورد تیم ملی فوتبال؟
ر: می تونه بهتر باشه
م.م: 24.اگه در مورد یه موضوعی واستون شبهه ایجاد شد اولین کاری که میکنید چیه؟؟
ر: عصبی می شم و بعد دیگه واویلا
م.م: 25.مادر رودر جمله وصف کنید(میدونم نمیشه ولی ...)
ر: (م)هربانترین (ا)لهه ی (د)لکش (ر)امش
ببخشید من جمله هام فعل و فاعلاش زیاد معلوم نی
م.م: 26.تا حالا اذیتش کردید؟؟؟
مگه می شه نکرده باشم
بچه و اذیتاش
م.م: 27.به نظرتون ارزش زن چه جوری بهتر نمود پیدا میکنه؟؟منظورم اینه که زن باید چیکار کنه تا ارزشش حفظ بشه؟؟
ر: هیج وقت و هیچ کجا فکر نکنه که تفاوت جنسیتش واسش محدودیته و از یک مرد کمتره
م.م: یه جمله در مورد کلمات زیر:
28. سیب زمینی
ر: سیب زمینیییییییییییی، پییااااااااز، باقله
م.م: 29.ازدواج
ر: هر کس ازدواج نکند، ازدواج نکرده دلش خواسته به تو چه
م.م: 30.همسر
ر: هم سر و هم سودایم تویی
م.م: 31.پیامک
ر: همون اس خودمونه بابا پرشین
م.م: 32. ...
ر: !!!!!!!!!
م.م: 33.گاز
سعی کن موقع رانندگی تا می تونی بگازونییییییییی
حالشو ببر، بد به دلت راه نده
م.م: 34.شیر
ر: شیر آبتون اهرمیه یا چشم الکترونیکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
م.م: 35.مهدی کروبی
ر: بابا ولم کن به این موشه یه چی میگم دعوا می شه ها!!!!!
م.م: 36.میگن کار نیست ؟؟؟راسته؟؟
ر: باور نکنیا
مردم زیاد دروغ میگن
پس چرا الان من سرکارم؟؟؟؟
م.م: 37. چی دوست داشتید ازتون بپرسن که نپرسیدن؟؟؟؟؟!!!!!
ر: می خواستم بپرسن پرتقال رو بیشتر دوست داری یا نارنگی و من جواب بدم پرتقال که نپرسیدن
م.م: 38.من قطار سوار شدن و اینکه دوست دارم دومتر خرمی برف بیاد!!!به نظرتون آرزوم برآورده میشه؟؟
ر: یه خورده جمله بندیت آدمو به فکر میبرد اما تقریبا فهمیدم چی می گی
قطار که مطمئنم یه روزی سوار می شی
اما موندم تو که اینقدر خرمی دهبید می کنی چطور شده دلت با حال خاکش سوخته و رفع تشنگیش یکی از آرزوهات شده؟؟؟
سوالهای همون آقا امین:
ا: من ندیدم بقیه چی پرسیدند پس هرچی یادم بیاد میپرسم هرکدم تکراری بود جواب ندین . خانم اسدی عزیز تقریبا منو میشناسند به مرحمت وجود این وبلاگ و حدود یکسالی که میان وب و پیامکهای گهگاهی که داریم. مطمئنم میدونن من قصد و منظوری برای این سوالات جز آشنایی بیشتر با تفکرات همدیگه ، ندارم و نداشتم :1 – فک کنم متولد 14 اردیبهشت هستی. درسته؟بنظرت اردیبهشتیا چطور آدماییند ؟
ر: درسته
می خوای خصوصیات خانومهای متولد اردیبهشت رو تو یه پست بذارم؟؟؟؟؟؟؟؟
ا: 2 –بنظرت دهبیدیا چطور آدماییند؟
ر: همون طوری که هستند
ا: 3 – یه جایی گفتی شعر هم میگی ، شاعری؟
ر: اگه شما بگین هستم
ا: 4 –چقدر شعر داری ؟
ر: یه کتاب می شه
ا: 5 – برای گفتن شعر عاشقونه میگن باید عاشق بود . عاشقانه هم میسرایی؟ عاشقی ؟
ر: نه اینطور نست، مخالفم مهم درونته که گاهی ناخوداگاه سرشار می شه و حس می کنی باید بنویسی
آره عاشقانه هم می سرایم
ا: 7 - تا حالا کسی رو فریب دادی ؟ به هر روشی ؟
ر: آره با یه روش ساده و خیلی راحت
می خوای یادت بدم؟؟؟
ا: 8 – فریب چی ؟ خوردی ؟
ر: آره خیلی راحت با دروغ ((به قول یکی از دوستان:خودستایی نشه) چون صداقت واسم مهم ترین چیزه، دوست دارم هم صادق باشم هم فک نکنم که طرف مقابلم اهل دورنگی و دروغه، یعنی تقریبا خودم خودمو فریفتم)
ا: 9 – فریب بدی وجدانت چه شکلی میشه ؟ میخوای طرف ببخشدت ؟
ر: وجدان کیلو چند، ببخشه بد نیست
ا: 10 – فریب بخوری میبخشی یا نفرین میکنی ؟
ر: نفرین می کنم با اجازت
ا: 11 – نظرت در مورد اینکه کسی پیام بده و از خواب بیدارت کنه چیه ؟
ر: خیلی مزه میده، کیفم می کنم آخه کارمه، اگه یه زنگم واسه اطمینان بزنی که دیگه آخر حاله
ا: 12 – ببینم تو شبا راحت خوابت میبره ؟
ر: خیلی کم ولی هر وقت خواب عمیق می رم خیلی بهم می چسبه
یه بار(چندی پیش) که 40 ساعت نخوابیده بودم و کلی خسته بودم ساعت 9:30 شب بود
و فرداش امتحان زبان تخصصی داشتم و هیچی هم نخونده بودم، تصمیم گرفتم تا 11:30 بخوابم و بعدش پا شم بخونم
پس گوشیمو گذاشتم رو ساعت و خاموشش کردم و گوشیمو پرت کردم رو مبل (که زود ترن آف نکنم که دوباره بخوابم) و گرفتم خوابیدم. یهو ساعت 2-3 بود که از خواب پا شدم و دیدم گوشی دستمه، روشنه و ترن آف
می دونین خودم بعد از زنگ خوردن گوشی، گوشی رو اورده و روشنش کرده بودم و بعد از وارد کردن کد، اس میس کالامو باز کرده بودم، چشمای متعجبمو رو هم گذاشتم و تا صبح خوابیدم (اون خواب خییییییییییییلی بهم چسبید)
ا: منظورم اینه تا چشماتو بستی خوابی یا اینکه فک میکنی و رویا میسازی ؟ مثل سلیمانی که شبا فک میکنه رئیس جمهور شده ؟
ر: نه چشام رو هم وای نمیسه که
رویا؟؟؟؟ نه بابا—شاید یاد امروز و فردامم بیافتم اما نه دیگه تا حد رئیس جمهوری (ای ولا نجمه جون)
ا: 13 – اگه فک میکنی به چی فک میکنی ؟
ر: فک که زیاد نه
اما اول می رم نت، حوصلم نشد تا 2 رادیو می گوشم بعدش یکم دوستارو اذیت می کنم و بعدش سعی می کنم دختر خوبی باشم و بخوابم
ا: 14 – دوست داری کی باشی ؟ چطور آدمی ؟
ر: خودم باشم
پر شور، شاد و مهربون
ا: 16 – یکی از صفات خوبت ؟ اونی که بارزه و همه میگنت اینطور هستی ؟
ر: (صبر کن اول واس خودم پپسی باز کنم، تو که باز نمی کنی(اههمم)) مرتب، دقیق و با حوصله
ا: 17 – حرف دلات رو به کسی میگی یا توهم مثل دوست من ( نمیگم کیه اما میشناسینش ) حرفات رو ضبط میکنی توی گوشیت ؟
ر: معمولا می نویسم، گاهی هم به کسی میگم
کدوم دوستت؟؟؟؟ وای چه جلب و با حوصله
ا: 18 – دوست داری چیکاره شی ؟ کار رو دوست داری ؟
ر: آره کار رو دوست دارم یه عالمه
ا: 19 – نیمه ی پر لیوان رو میبینی یا خالی ؟ مثبت اندیشی ؟
ر: وقت عصبانیت نیمه ی خالی (نذار هویتم رو بشه بچه)
80 درصد آره-مثبت اندیشم مثلا خیلی از این جمله استفاده می کنم: "من می دونم ما موفق نمی شیم"
حال کردی؟؟
ا: 20 – زندگیت چطوره ؟ راضی هستی از بودنت ؟
ر: زندگیم 90 درصد خوبه، یه قسمتیش که دست خودمه(تغییراتی که باید تو خودم بدم) عوض بشه، می شه عالییی
ا: 21 – شده فک کنی نباشی بهتر بود ؟
ر: یادم نمیاد اما هیچ وقت اینو دوست ندارم
ا: 23 – دوس داری بدونی در نبودنت بقیه چیکار میکنن ؟ مثلا روز مرگت و حال و هوای اطرافیانتو ببینی ؟
ر: آره خیلی، کاش می شد
یاد حمید مصدق افتادم که می گه:
.... گاه می اندیشم،
خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می شنوی، روی تو را
کاشکی می دیدم
شانه بالا زدنت را،
--بی قید—
و تکان دادن دستت که،
--مهم نیست زیاد—
و تکان دادن سر را که،
--عجیب عاقبت مرد؟
--افسوس
--کاشکی می دیدم!
من به خود می گویم:
" چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد؟......"
ا: 24 – بدترین روز زندگیت کی بوده ؟ بنظرت بدتر از این روز رو هم میبینی؟
ر: شده حالم بد باشه اما بدترین روز نداشتم
خدا نکنه روز بد داشته باشم، زبونتو گاز بگیر
ا: 25 – بهترین روز زندگیت ؟ تلاش میکنی روزای خوب تکرار شه ؟
ر: روزای خوبم زیاده اما بهترین روز .....
همه ی تلاشم واس همینه
ا: 26 – فک کنم آدم عصبیه نیستی . عصبی بشی چیکار میکنی ؟
ر: تو از کجا می دونی عصبی نیستم؟؟؟
وقتی عصبی بشم بلندترین صدا، صدای منه
فقط دعا کن عصبی نشم
ا: 27 – حساس هستی؟ مثلا با یه حرف یا کار دلخور شی ؟
ر: شاید
ا: 28 - بهترین تفریحت چیه ؟ اوقاتت رو چطور سپری میکنی ؟
ر:در حال حاضر بیرون رفتن با بهترین دوستام و کلا مسافرت و دنیا دیدن و در حین اون عکاسی
ا: 29 – بگن الان یه آرزو بکن چی میگی ؟
ر: که تو عاقل بشی....چته خب؟؟!!! مگه دروغ می گم؟؟!!!
ا: 30 – موضوع آزاد : خودت بگو
ر: شاعر می گه:
شعرم ، دوباره ، راهی سطل زباله شد
وقتی درون مشت تو ، کاغذ مچاله شد
حدسم غلط از آب در آمد ... که نامه ام
با دسته گل و عشق به سویش حواله شد
و اما سوال (ها ی) آقای آقا میری و رکورد ثبتیشون:
آقای آقامیری هم که خیلی خیلی زحمت کشیدن و رکورد شکوندن و 100 تا سوال تکراری و به خصوص تکراری پرسیدن که طراح سوالها خسته نباشن و به آقای آقامیری هم متذکر شم که گفتم تو کتاب گینس رکوردت رو ثبت کنن
من هم در مورد تنها جمله ای که از همه این سواها ذهن آدم رو بیشتر درگیر می کنه می بحثم
""این که میگن سختیش صد سال اوله به این خاطره""(دکتر مصطفی آقامیری)
آره واقعا اما 100 سال آخرش سخت تر بودا، قبول داری؟؟
در آخر هم ممنون از همه دوستان و طرح سوالهاشون
اگه هنوز چیزی نامفهومه در خدمتم
و اگر کسی جایی از حرفهام ناراحت شده بگه ولی من هیچ قصدی نداشتم و تو جمع صمیمانمون خواستم شوخی کنم
و در انتها یک آرزو برای تک تک دوستان مهربونم در این وب
شادیهاتون غلیییییییییییییییییییییییظظظ و غمهاتون پرپر
امضاء هم بمونه بعدا فیس تو فیس در خدمتم