نوستالژی ها و البته که .... امین جان تولدت مبارک
سلام رفقا
خب امروز 16 آذر هست و دو روز از تولد رفیق شفقیم گذشته و اومدم بهش تبریک بگم. البته یادم بودا ولی فرصت نشد. خلاصه که امین جون تولدت مبارک و همیشه شاد و تندرست باشی و حال دلت خوب باشه. خوشحالم که تو رفیقمی اونم از نوع شفیقش...
خب من فکر کردم حالا که بخاطر ثبت تبریک تولد رفیق شفیقم اینجا اومدم پس ی کم هم به یاد دوران جوانی صفحه سیاه کنم و ی ورزشی به انگشتام بدم.
چند وقت پیش ی پست تو اینستاگرام دیدم که آهنگ امین رستمی بود ، اون آهنگش که متنش این بود : اون که ی روزی تنها کسم تنها پناه دل بی کسم بود و ... بعد کپشن زده بود کیا با این آهنگ خاطره دارن کنجکاو شدم کامنت ها رو بخونم دیدم همش دهه شصت و هفتاد ، همشون هم عاشق و شکست عشقی و ... خیلی ها از احساسات عمیق و شرایط روحی و حس های اون موقع نوشته بودن و خیلی ها هم از حماقت اون زمانشون نوشته بودن و تعدادی هم اسم برده بودن از اونی که دوسش داشتن یا بهشون صدمه زده بود ، ذهنم درگیر این موضوع شد و برام جالب شد این ده بیست سال اختلاف بین نسل ما و نسل z چه دنیای عجیبیه.
مثلا اگر الان بشینم به ی دهه هشتاد نودی از سیاوش قمیشی بگم حتما بهم پوزخند میزنه و مورد تمسخر واقع میشم ، اگر بهش بگم که دنیای موسیقی پاپ به قبل و بعد از آلبوم نقاب سیاوش تقسیم میشه حتما بحث رو ترک می کنه و گوشی دستش می گیره و میره اینستا گردی و یا شاید جاهای دیگه که من بلدشون نیستم. اگر براشون ی آهنگ فاخر بذارم قطعا حوصلشون سر میره و اگر بخوام توضیحش بدم که معنی این بیت از آهنگ قربانی یا همایون چیه دیگه احتمالا فحش کش میشم...
ولی ی چیزی رو میدونم و اونم این هست که سیاوش اگر برای من سیاوش هست بخاطر خاطراتی هست که دارم ، نامجو برای امین اگر نامجو هست بخاطر خاطراتی هست که به اون موسیقی ضمیمه شده و وقتی ما آهنگ های قدیمی مورد علاقه رو گوش میدیم ناخودآگاه خاطره یا حس و حال ضمیمه اون موسیقی هم برامون تداعی میشه و لذتش رو می بریم. وقتی به زندگی ماشینی این روزها فکر می کنم می بینم کلا خاطرات خیلی چیزهای خوبی هستن چه شاد چه غمگین. حداقلش اینه که بهت حس بودن میده و میدونی که شما این خط ، مسیر ، جاده ، لحظه ، شخص ، حس ، وسیله ، مکان ، زمان و ... رو تجربه کردی. البته نه اینکه دهه هشتاد نودی ها حس نکنن ، اونا هم حتما حس خواهند کرد اما به سبک خودشون و با فایل های ضمیمه خودشون.
نمیدونم اما حس می کنم دهه شصت و هفتادی ها و کل نسل ماها دوست داشت عاشق باشه ، دوست داشت دوست داشته بشه ، حتی خیلی ها فقط حس عاشقی رو دوست داشتن و عاشق بودن اما نمیدونستن عاشق کی هستن تازه عاشق ها هم سبک های مختلفی داشتن ، شکست عشقی های حال خراب سن بالا داریوش گوش می دادن کم سن ترها مرتضی پاشایی گوش می دادن ( یکی هست تو قلبم ... ) ، شکست عشقی هایی با ی کم اوضاع بهتر مهستی و هایده گوش می دادن ، معین ها و ابی ها و سیاوش ها منطقی تر بودن ، شادمهرها فاز دوگانه داشتن یعنی ناراحت شکست بودن اما از تجربه جدید هم بدشون نمیومد ( اگر بخوایم نمونه اونا رو الان پیدا کنیم میشن امیرهایی که 206 دارن ...
) البته اینا ترشحات ذهن مریض من هستا و جای هزارتا نقد و نظر و موشکافی وجود داره و مثل همون قدیما گردنم از مو باریکتره ...
فکر کنم خیلی نوشتما
شب خوش