دانش آموز سر کلاس بوداما حواسش به درس نبودیهو یه حرفی از دهنش پرید معلم احساس کرد دانش آموز داره تیکه میندازه بهش.گفت یا میشینی رو زمین یا میری بیرون.دانش آموز که دلش نمیخواس بره بیرون(چون تاحالا از کلاس بیرون انداخته نشده بود)مجبور شد رو زمین بشینه.دانش آموز تعجب کرده بود از اینکار معلم اما از اینکه حواسش به درس نبوده ناراحتش کرد و کاغذ سفیدی رو زمین گذاشت و روش نشست که دوستش ناراحت شد که چرا کاغذسفید رو خراب کرده.اما دانش آموز دیگه حواسشو جمع کرد و به درس معلم خوب گوش داد و سوالای متعددی از معلم پرسید که باعث شد که اونو از رو زمین بلند کنه و بزاره رو صندلی بشینه.اینکار باعث شده دانش آموز تا مدتی هوش و حواسش به درسها باشه و حواسش به حرف زدنش باشه.

گاهی اوقات بعضی تلنگرها باعث میشه آدم به خودش بیاد.من این تلنگرهارو دوس دارم!!!